پيام
+
کاملا واقعي خاطره ي دوستان :
شب خواستگاريم، وقتي خواستم فنجون هاي خالي چاي رو جمع کنم، يک فنجون کم بود هر جا رو گشتيم پيدا نکرديم. بعد از عقد, شوهرم گفت انگشتش تو دسته فنجون گير کرده بودو موقع رفتن ديگه روش نشده ودستش رو کرده بود تو جيبش
خانم دکتر
92/6/7
عليرضااحساني نيا
B-)
*عاطفه*
هههههههه
مهدي فداي مهدي عج
:D
قتليش
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
خانم دکتر
خو يتفم بکن راحت بشي
پرورش ديني
=)
ستاره ي خاموش
:D
پرورش ديني
همينطور دارم از حرف خانم دکتر مي خندم:)
خانم دکتر
مرسي