پيام
+
يادش بخير چه قدر اسکل بودم.
نيم ساعت دست به سينه مي نشستم تا مبصر اسممو جز خوبها بنويسه! بعدم معلم ميومد بدون توجه به اسما تخته رو پاک ميکرد!
و چه قدر اسکل تر بودم که زنگ بعد هم دست به سينه مينشستم.!!!!
نيم ساعت دست به سينه مي نشستم تا مبصر اسممو جز خوبها بنويسه! بعدم معلم ميومد بدون توجه به اسما تخته رو پاک ميکرد!
و چه قدر اسکل تر بودم که زنگ بعد هم دست به سينه مينشستم.!!!!
پناه خيال
92/6/7
پناه خيال
خخخخخخخخخخخخخخ راست ميگي
خانم دکتر
خانم دکتر و دروغ؟؟؟؟ داريم اصا؟؟
پناه خيال
نه تايي کردم گفتم که واقعا راست ميکي ياد خودم افتادم
پناه خيال
نداريم اصا.. مردم
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید